- جام جم
- تلویزیون
معنی جام جم - جستجوی لغت در جدول جو
- جام جم
- بنا بر داستان های ایرانی جامی که جمشید پادشاه پیشدادی داشته و نقشۀ جهان در آن نقش بوده یا همۀ جهان را در آن می دیده، در شاهنامۀ فردوسی این جام به کیخسرو نسبت داده شده و جامی بوده که صور نجومی و هفت کشور بر آن نقش بوده و خاصیت عجیب و اسرارآمیز داشته که هرچه را می خواسته در آن می دیده، جام جمشید، جام جهان نما، جام جهان بین، جام جهان آرا، جام گیتی نما، جام کیخسرو
کنایه از جام شراب
- جام جم ((مِ جَ))
- جام گیتی نما، جام جهان نما. جامی که جمشید چهارمین پادشاه پیشدادی اختراع کرد و در آن اوضاع جهان را مشاهده می کرد، این جام بعدها به کیخسرو و دارا رسید. در عرفان از این جام به دل تعبیر می شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارسی تازی گشته چمچم گیوه
اکلیل
آنکه در طلب آرزوی خود برآید، جویندۀ کام و مراد
جاه طلب، برای مثال بر زمین زن صحبت این زاهدان جاه جوی / مشتری صورت ولی مریخ سیرت در نهان (خاقانی - ۳۲۷)
جمع جمجمه، کاچک ها جمع جمجمه
جمجمه، مهتران، قبیله ها
جام جهان نما
جام جم، بنا بر داستان های ایرانی جامی که جمشید پادشاه پیشدادی داشته و نقشۀ جهان در آن نقش بوده یا همۀ جهان را در آن می دیده، در شاهنامۀ فردوسی این جام به کیخسرو نسبت داده شده و جامی بوده که صور نجومی و هفت کشور بر آن نقش بوده و خاصیت عجیب و اسرارآمیز داشته که هرچه را می خواسته در آن می دیده، جام جهان نما، جام جهان بین، جام جهان آرا، جام گیتی نما، جام کیخسرو
فرشی که آنرااز نمد الوان دوزند، اراک وبروجرد) بافته ای ازپشم تابیده الوان که بسیار زبر و خشن است و بیشتر برای پیچیدن رختخواب و مانند آن بکاررود
گیوه